همین روزها
سال گذشته همین روزها بود که برای تعیین جنسیتت رفتیم سونوگرافی دکتر رضا زاده. اولش دکتر گفت نی نی تون پاهاشو بسته برید یه بستنی بخورید تا شاید یه تکونی بخوره. با بابایی رفتیم بستنی خوردیم و یه چرخ 20 دقیقه ای تو کیانپارس زدیم. سر ظهر بود خیابونها هم خلوت. بعد از بیست دقیقه دوباره رفتیم پیش دکتر. آقای دکتر گفت این پاشه ، این هم اون یکی پاشه این هم "ش "و "پ"و"ل" شه. یه پسر تو راه دارید. بابایی خیلی خودشو گرفته بود و چیزی نمیگفت . ولی من با بغض به اولین کسی که زنگ زدم مامانم بود.
نویسنده :
فعلا مامان آزاده و بابا حسين
23:17